بررسی پیامدهای تهاجم مغولان و تأسیس سلسله ایلخانان بر فرهنگ، هنر و معماری ایران

آدرس کوتاه این صفحه : https://hiramooz.com/?p=30

چکیده: هجوم مغولان یکی از مهمترین رویدادهای ایران در تاریخ ایران بود که با پیامدهای همه جانبه به ویژه جنبه های سیاسی، اجتماعی و هنری همراه بود که هرگز از جوامع ایرانی خارج نشده و همچنان جاری و ادامه دارد. در جریان این جنگ‌های ویرانگر که در نهایت به تأسیس سلسله ایلخانان انجامید، تحولات فرهنگی و هنری بی‌شماری هم در میان مغول‌ها و هم در جامعه ایران رخ داد. این پژوهش با استفاده از تحقیقات و مطالعات کتابخانه ای و با نگاهی تحلیلی به هنر و معماری این عصر، بر آن است تا به تحلیل عناصر مهم سیاسی، مذهبی، فرهنگی و اجتماعی مؤثر در شکل گیری مفاهیم جدید در معماری و هنر بپردازد. دوره ایلخانان با این بررسی ها به این نتیجه رسید که گرچه در دوره ایلخانان عناصر هنری و معماری گوناگونی به چشم می خورد، اما به دنبال حضور مغول ها در این دوره، گونه ها و مکاتب هنری جدیدی در کنار فضایی معنوی و متفاوت که بر هنر و معماری حاکم بود شکل گرفت، که با دوره های قبل در ایران متفاوت بود.

مقدمه

پیروزی مغولان در ایران و پیامدهای آن

مغول قبیله ای از نژاد زرد است که سرزمین مادری آنها مغولستان است. به دلیل جنگ، ردپای آنها به سمت مناطق مختلف آسیا و حتی اروپای شرقی کشیده شده است. بیشتر مغولی ها پیرو عقاید بودایی و تبتی و شمنیسم هستند. و به زبان مغولی صحبت می کنند. مردم مغولستان به دلیل سبک زندگی عشایری، مکان ثابتی برای زندگی نداشتند و رزرو آنها در انحصار چادرهای عشایری و ورودی های ویژه بود [1، 2]. تموجین (معروف به چنگیزخان 614-736) پادشاه مغولستان در آغاز قرن هفتم بود. او شروع به فتح کشورها و تسلط بر سرزمین های قراختایی کرد و بدین ترتیب با خوارزمشاه ایران همسایه شد.

حمله مغولان به ایران زمانی اتفاق افتاد که این کشور در عرصه های علمی، فرهنگی و هنری پیشرو بود. مدارس، حضور دانشمندان، هنرمندان مشهور و همچنین آثار ارزشمند هنری، معماری و ادبی در این دوره، جامعه ای رو به رشد و توسعه را به تصویر می کشد. حمله مغولان به ایران و سلسله ایلخانان تأثیر چشمگیری در تغییر این روند داشت. ویرانی و تخریب این جنگ، مسیر اجتماعی، علمی و فرهنگی ایران را برای همیشه تغییر داد.

هولاکو خان ​​بنیانگذار سلسله ایلخانان مغولی در ایران (1256-1335 ه. ایلخانان بخش هایی از آناتولی، عراق و افغانستان کنونی و نیز ایران را تحت کنترل خود درآوردند. اولین فرمانروایان مغولستان به فرمانروای بزرگ مغولی در چین وابسته بودند، اما ایلخانان مغول در ایران به تدریج به حکومتی مستقل تبدیل شدند. از سوی دیگر فرمانروایان مغول تحت تأثیر فرهنگ و تمدن ایرانی بودند. بنابراین این تغییرات منجر به اصلاحات فرهنگی پیچیده ای شد که هم در کشورهای فاتح و هم در کشورهای فاتح دیده می شود [3، 4].

هجوم مغول ها به ایران، آغاز دوران جدیدی در تاریخ هنر و معماری ایران و جهان اسلام بود. در ادامه قصد داریم با بررسی عناصر سیاسی، مذهبی، فرهنگی و اجتماعی به چگونگی شکل گیری هنر و معماری این دوره در ایران بپردازیم.

الف) نقش تحولات سیاسی در هنر و معماری

با توجه به برخی تغییر نگرش‌های سیاسی در جریان حمله مغول‌ها به ایران، در کنار دوران تسلط ایلخانان، حضور بوروکرات‌های ایرانی یکی از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار بود. همچنین برای درک بهتر این عوامل سیاسی مؤثر در تحولات هنری در این مقطع تاریخی ایران، به بررسی نقش عوامل سیاسی مسلط در دو دوره تهاجم مغولان و سلطه ایلخانان می پردازیم [5].

1) دوران جنگ و حمله مغولان:

  • اکثر مردمی که تحت حکومت چنگیز خان بودند، پیشینه فرهنگی نداشتند و از زندگی عشایری استفاده می کردند. توجهی به شهر و زندگی شهری نداشتند. و در این دوره اکثر شهرها و آثار هنری و معماری را ویران کردند.
  • قبل از حمله مغولان به ایران، دانشمندان و هنرمندان مختلفی تربیت شدند. که متأسفانه اکثر آنها در جریان حمله مغول ها کشته شدند و تحقیقات علمی به شدت کاهش یافت. علاوه بر این، با وجود علاقه مغولی ها به هنر که در دوره های آینده شاهد آن هستیم، به دلیل فوت هنرمندان در این دوره، فرصتی برای ساخت و ساز و نوآوری و پیدایش گونه های جدید هنری وجود نداشت [3].

2) دوره سلطنت ایلخانان:

پس از استقرار سلسله ایلخانان در ایران توسط هولاکو خان ​​مغولستان؛ و وفاداری آنها به چنگیز خان، حاکم چین، روابط بیشتر با چین پیش زمینه شد. و بنابراین، این اصلاحات سیاسی برخی از آثار هنری و معماری از جمله:

1) ساخت و سازهای این دوره از نظر کیفیت و استحکام قابل مقایسه با دوره قبل نیست. این امر پس از کاهش قابل توجه کیفیت آثار معماری به دلیل شتابزدگی و تندخویی برای بازسازی ویرانی های پس از جنگ قابل مشاهده است.

2) در پی افزایش تعاملات با چین، چینی ها به هنرمندان ایرانی صنعت مینیاتور و چاپ آموزش دادند [6].

3) در دوران ایلخانان، هنر کتاب نویسی بیش از هر دوره دیگری شکوفا شد. با استقرار ایلخانان در تبریز، این شهر به یکی از مهم ترین پایگاه های فعالیت های فرهنگی و هنری تبدیل شد. و در پی تعامل و ادغام دو سبک نقاشی چینی و بغدادی، هنرهایی مانند خوشنویسی و پرداخت در تبریز به طور پیوسته و پویا اصلاح شد [7].

ب) نقش اصلاحات فرهنگی در هنر و معماری

با توجه به تحولات اجتماعی ناشی از استقرار سلطه ایلخانان و حضور جمعیت غیر ایرانی بیش از پیش مانند مغول ها و چینی ها در ایران با فرهنگی متفاوت از فرهنگ ایرانی، می توان شاهد شکل گیری دو نوع تأثیرگذار بود. شیوه های تفکر فرهنگی:

1) حفظ فرهنگ ایرانی: سبک ها و الگوهای پیشین

ایران با تمدنی کهن و فرهنگی غنی همواره در کنار هنرمندان توانا منشاء آثار ارزشمند هنری و علمی بوده است. در دوران پس از حمله مغولان و سلطه ایلخانان، علیرغم ویرانی ها، هنرمندان و معماران همچنان به این گنجینه ارزشمند هنر و معماری در گذشته دسترسی داشتند. و شروع به مدلسازی آثار باقی مانده کردند. در این دوره با حمایت و حمایت برخی از فرمانروایان مغولی که به هنر و معماری ایرانی علاقه داشتند، می توان شاهد شکوفایی هنر و معماری ایرانی بود. شیلا بلر و جاناتان بلوم در این زمینه معتقدند که تسخیر مغول ها در ایران برای ایران مفید بوده است. زیرا معماری و سایر هنرهای آن به مرکز نوآوری فرهنگی و هنری در جهان اسلام تبدیل شده است. نقوش ایرانی در این دوره به معیاری برای ارزیابی آثار هنری در اکثر مناطق مسلمان نشین تبدیل شد. به عنوان مثال، الگوی مستحکم چهار ایوانی در مصر، مراکش و هند رواج یافت [8]. پس از استقرار حکومت ایلخانان، گرایش ایلخانان به اصول ایرانی به دنبال استفاده هولاکو از بوروکرات ها و تحصیلکردگان ایرانی در دربار افزایش یافت و با تلاش آنان شاهد هستیم:

1) از زمانی که محمود غازان به دنبال قطع روابط با خان بزرگ در چین، فرهنگ شهرنشینی جایگزین زندگی سنتی مغول‌ها شد. در این دوره اولین نشانه های بارز تأثیر فرهنگ ایرانی بر فرمانروایان مغولی به چشم می خورد. غازان خان به اسلام گروید و دستور داد در شهرهای ایران مساجد و حمام بسازند. و زندگی شهری و شهری به تدریج بهبود یافت [8].

۲) ساختن یک سری قبر را می‌توان به‌عنوان اصلی‌ترین بازده غازان خان از فرهنگ ایرانی پس از انتخاب زندگی شهری دانست.

3) به تدریج با حفظ فرهنگ پیشین با جمع‌آوری کتاب و احیای احوال علما امکان تولد دوباره فرهنگ فارسی فراهم شد. و در نهایت منجر به پیدایش مراکز عظیم فرهنگی و هنری در شهرهای مختلف به ویژه شهرهایی چون مراغه، تبریز، شیراز، هرات و سمرقند شد [7].

4) در این زمان، دوره جدیدی از نجوم و ریاضیات به دلیل پیشرفت آنها شکل گرفت. و در نتیجه سبک جدیدی در معماری و هنر پایه گذاری شد. به عنوان مثال می توان به رصدخانه مراغه که اولین مرکز علمی و تحقیقاتی در دوره ایلخانان ساخته شد اشاره کرد که به وصیت خواجه الدین طوسی و دستور هلاکو در سال 656 ساخته شد. گنبد رصدخانه ساخته شده با استفاده از نجوم، ریاضیات و فیزیک. این گنبد منبع الهام سایر بناهای این دوره از جمله گنبد سلطانیه بود [9].

5) علاقه مغولان به هنرهای تزیینی و معماری دوره قبل از اسلام در ایران موجب حمایت آنها از نقاشی، کتاب آرایی و خوشنویسی و گرایش به معماری ساسانی شد. بنابراین می‌توان شاهد رونق سبک‌های خاصی از این هنرها در میان هنرمندان بود. همچنین اباقاخان تخت سلیمان را که مجموعه ای از دوره ساسانی (651-224 ه.

2) متاثر شدن از فرهنگ مغولی و چینی

در کنار تأثیرات گوناگون تمدن و هنر ایرانی بر حاکمان مغولستان، افکار و فرهنگ نه چندان متمدن مغولی نیز در این دوره به نمایش گذاشته شده است:

1) حاکمان مغولستان بسیار حریص بودند. بناهای مرتفع و مرتفع به دلیل تمایل زیاد به خودنمایی و قدرت نمایی، به ویژگی بارز معماری در این دوره تبدیل شدند.

2) در این دوره علیرغم ممنوعیت برخی هنرهای تزیینی به ویژه نقاشی و مجسمه سازی، در دوره های پس از اسلام به دلیل علاقه زیاد ایلخانان مغولستان به تزیینات، می توان شاهد افزایش استفاده از هنرهای تزئینی بود. و روحانیون مذهبی تزئینات را تا حدودی ممنوع کردند [11].

3) شیفتگی فرمانروایان مغولی در تزیین و رنگ آمیزی بناها تحولی مشهود در تزیینات معماری این دوره در ایران است. استفاده از تزئینات رنگارنگ پس از ظهور اسلام محدود شد و تزئینات معماری اغلب به صورت یک رنگ (رنگ طبیعی آجر یا گچ) همراه با کاشی یا آجر فیروزه ای یا لاجوردی انجام می شد. اما در این دوره با توجه به شیفتگی زیاد ایلخانان به تزیینات رنگارنگ، کاشی کاری به ویژه معرق رواج یافت. و زیورآلات دوره های قبل جایگزین زیورآلات رنگارنگ و سرزنده شد [11].

نتایج و بحث

تأثیر هنر چینی بر هنر و معماری ایرانی

با تأسیس سلسله یوان در چین توسط کوبلای خاگان؛ و با اعلام وفاداری ایلخانان پارسی به او، روابط سیاسی، فرهنگی و تجاری ایران و چین گسترش یافت و به اوج رسید. این باعث شد:

1) نقاشی مینیاتوری که تحت تأثیر هنر چینی بود رواج یافت. و منجر به تهیه نسخه‌های جدیدی از کتاب‌ها و کتیبه‌های فارسی باستان شد. و بسیاری از داستان های قدیمی به تصویر کشیده شد و به تصویر کشیده شد. این کتاب‌ها شامل منافه‌الحیوان عبدالله بن بوختشو و سه کتاب کوچک شاهنامه است که مصور شده‌اند [3].

2) آرتور پاپ: تزیینات معماری ایرانی که پس از ورود اسلام فرسوده شده و از بین رفته اند، با نقوش علفی پر جنب و جوش با الهام از هنر چین احیا شده اند [1].

3) رواج نقوش چینی در این دوره بیشتر نمایان است. سه نوع برداشت از هنر چینی در آثار ایرانی قابل تشخیص است:

  • اول: از زیورآلات عاریتی هنر چینی می توان به نقش اژدهای چینی و برخی دیگر از تصاویر اساطیری از دوران ایلخانان بر روی قطعات کاشی جمع آوری شده از منطقه تخت سلیمان اشاره کرد. [11].
  • دوم: تأثیر نقوش چینی که با توجه به محدودیت های قبلی به نظر می رسد هنرمندان ایرانی را تحت تأثیر قرار می دهد. پس از این دوره، نقاشی‌های ایرانی که به مینیاتور معروف هستند، پیشرفت چشمگیری داشته و هویت ایرانی خود را به دست می‌آورند [11].
  • سوم: سومین اثر هنرهای چینی تغییر نقوش گل های انتزاعی ایرانی است که تحت تأثیر نقوش چینی بوده است. در حالی که هویت ایرانی نقوش حفظ شده است. نقوش گل ایرانی (به دوران ساسانیان) ظرافت بیشتری پیدا کرد و زمینه آنها بیشتر نمایان شد. این تغییر در دوره بعدی نیز به خوبی ادامه یافت [11].

شکل 1. کاشی طلایی با نقش اژدها. منبع: دیوید، دانمارک

شکل 2. نقوش اژدها در معبد داشکسان زنجان

شکل 3. مینیاتور به سبک مغولی، منبع: منافه الحیوان

شکل 4. نقوش گل در گچ بری در محراب مسجد جامع ارومیه.

تأثیر دین و اعتقادات بر هنر و معماری

شمنیسم مغولستان

مغولان در ابتدا پیروان یک عقیده ساده به نام شمنیسم بودند. که نوعی توحید معیوب بود که در آن خدایان مختلف با درجات پایین در حفظ و نظم جهان نزد خداوند سهیم هستند. این عقیده دارای جنبه های جادویی است که حول شخصیت Shaman متمرکز است. او نه تنها جادوگر و حکیم است، بلکه یک درمانگر، دانشمند و شاعر است [1]. خدای بزرگ ابدی مغول ها در آسمان است. از نظر آنها، “آسمان آبی ابدی” قدرتی پنهان دارد که جهان را ایجاد و اداره می کند. کوه ها و درختان برای مغولی ها جایگاه ویژه ای داشتند. کوه های مقدس جایگاه خدایان و پلی بین آسمان و زمین بودند. پرواز و اتصال به آسمان یکی از آرزوهای آنها بود که فقط شمن ها در سفرهای خلسه مانند و معنوی قدرت انجام آن را پیدا می کردند. صعود از کوه همیشه به سفر به مرکز جهان در آسمان ها اشاره دارد [1].

شکوفایی تصوف در ایران

با هرج و مرج ناشی از سقوط سلسله خوارزمیان، حضور اسماعیلیه در ایران و دسته بندی های مذهبی همراه با حمله مغولان، گرایش به تصوف افزایش یافت. شیوخ صوفی آنقدر نفوذ کردند تا اینکه خود خان نیز به آنها احترام گذاشت و به تدریج در سیاست نیز دخالت کردند. از سوی دیگر، با توجه به شباهت‌های شمنیسم و ​​تصوف، می‌توان نتیجه گرفت که مغول‌ها به محض ورود به ایران و پذیرش اسلام، آهسته آهسته مرام شمنی خود را پشت سر گذاشته و به دین اسلام گرویدند که جنبه‌های اساسی شباهت با مرام آنها داشت.

گرویدن مغول ها به اسلام

قبایل مغولی در مسائل مذهبی جزمی نبودند و با پیروان سایر ادیان رفتاری ملایم داشتند. این سازش عقاید باعث شد تا پیروان ادیان مختلف به تبلیغ دین خود بپردازند. بزرگان ایرانی از این وضعیت به خوبی بهره بردند تا ایخانان و شاهزادگان مغولی را مسلمان کنند [12].

تأثیر تصوف و آیین شمن مغولی:

به دنبال گسترش تصوف در هنر و معماری، می توان شاهد ظهور سبک های جدیدی از جمله:

1) ساخت بناهای بزرگی مانند ارگ علیشاه با آجرکاری همگن و منسجم نمادی از کوه کیهانی و مرام شامان مغولی است.

2) مناره های بلند برای اولین بار در گنبد سلطانیه (قبر اولجیتو) و سپس در معماری ایرانی پدیدار شدند.

3) در گنبدها، ایوان ها و طاقچه های مساجد و بناهای این دوره مانند ارگ علیشاه تبریز یا مسجد جامع یزد افزایش ارتفاع و مقیاس که ویژگی اصلی معماری ایلخانی است کاملاً نمایان است.

4) ساخت کوچه های معماری وسیع با مقیاس و عظمت و شکوه بناهایی مانند مجموعه شیخ احمد جامی، بسطام، شیخ صفی الدین اردبیلی و مجموعه مرکز شهر سلطانیه می تواند نشان دهنده مرام شامانی و معنوی مغول ها باشد. از کوه کیهانی [13].

5) علیرغم رواج هنرهای نقاشی و تزیینی قبل از اسلام، بر خلاف هنر غربی، همچنان می‌توان شاهد استفاده از پرسپکتیو و رئالیسم در نقاشی بود. اما حمایت ایلخانان در توسعه هنرهای تزیینی از جمله رفع محدودیت ها یکی از دلایل پیشرفت بیشتر این هنرها بود که پیشتر به آن اشاره شد [10].

شکل 5. قلعه (ارگ)

شکل 6. مقبره

شکل 7. کوچه

شکل 8. نمای مسجد

تأثیر اسلام

تکودر (681-683) پسر هولاکو خان ​​به عنوان اولین ایلخان مسلمان شناخته می شود. سیاستمداران ایرانی نقش زیادی در توانمندسازی او داشتند. همچنین حکمای ایرانی سرانجام موفق شدند غازان خان را به اسلام برسانند (694). غازان، (محمود) اسلام را دین رسمی اعلام کرد. اولجایتو و ابوسعید دو فرمانروای ایلخانی دیگر بودند که به اسلام گرویدند [12]. مسلمان شدن این حاکمان و تلاش آنها برای به کارگیری اصول اسلامی در جامعه منجر به تغییراتی در هنر و معماری شد.

1) بر خلاف گذشته شاهد ساختن مقبره برای حاکمان مغول بودیم. زیرا طبق رسم دیرینه شامان، مقبره های خود را در مکان های نامعلوم و دور از دسترس دیگران می ساختند. در حالی که غازان خان پس از اسلام آوردن برای خود مقبره ای ساخت و اطراف آن را آباد کرد و آن را شنب غازان نامید. یا اولجایتو برای خود پایتخت و مقبره ای جدید بسازد، شهر سلطانیه را بنا کرد [12].

2) رواج ساخت مراکز آموزشی برای تدریس کلام و علوم مانند مجتمع آموزشی ربع رشیدی در دوره ایلخانان. بانی این مجموعه رشیدالدین همدانی وزیر غازان خان و اولجایتو بود [13].

شکل 9. ربع رشیدی

نتیجه

معماری ایلخانی از تکنیک ها و نقوش سلجوقی استفاده می کرد و آثاری با کیفیت معنوی متفاوتی خلق می کرد که در فضای معنوی خاص آن زمان معنایی تازه یافت. در این مقاله با شناسایی عناصر مهم سیاسی، فرهنگی، هنری و مذهبی در فاصله زمانی تهاجم مغولان تا پایان سلطنت ایلخان، اصلاحات هنری و معماری ایرانی مورد تحلیل قرار گرفت. در نهایت به طور خلاصه این نتیجه حاصل شد که: الف) در مورد سیاست، اگرچه در آغاز سلطنت مغولان شاهد تخریب های مختلفی در معماری بودیم، اما بعدها به دلیل تعامل با چین و تلفیق دو سبک نقاشی چینی و بغدادی. ، شاهد اصلاح سبک تبریز و رواج پرتره و مینیاتور بودیم. ب) در زمينه فرهنگ با توجه به گرايش ايلخانان به اصول فارسي و استخدام دانشمندان در رأس حكومت. و گرایش حاکمان به بزرگ نمایی، شاهد رواج نقوش شهرنشینی قبلی و پیدایش مراکز بزرگ فرهنگی هنری و ساخت کتابخانه ها و رصدخانه ها و رواج بناهای بلند بودیم. ج) در زمینه دین، به دلیل گرایش حاکمان مغولی به آیین شامانی و سپس گرایش به اسلام و در نهایت تصوف، شاهد رواج گنبدها و مناره های بلند و ساختن قبرستان های وسیع و مراکز آموزشی الهیات بودیم.

نویسنده مقاله: سولماز تاب افشار
دانشجوی دکتری، گروه معماری، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران

PII: S238315532100004-10

DOI: https://dx.doi.org/10.54203/jaas.2021.4

منافع رقابتی

نویسنده اعلام می کند که هیچ علاقه رقابتی وجود ندارد.

منابع

  1. Van Renterghem V (2009). مغول ها در سرزمین های اسلامی – مطالعاتی در تاریخ ایلخانان. مجله تاریخ اولیه مدرن. 13(1):86- 8. DOI: https://doi.org/10.1163/157006509X436950 Google Scholar
  2. میری نژاد، س (1393). تأثیر شمنیسم مغولی در معماری ایلخانی ایران. هویت شهر، شماره 20.
  3. عقیلی ع (1395). بررسی مناسبت های فرهنگی ایران و چین در دوره ایلخانان، فصلنامه تاریخی روابط خارجی، شماره 68.
  4. ایگل دی (2008). ایران تحت سلطه مغول: اثربخشی و شکست یک نظام اداری دوگانه. Bulletin d’études orientales. 1 مارس (ضمیمه LVII): 65-78. PDF ; Google Scholar
  5. رضوی الف (2018). ایستگاه کنترل نظامی در ایلخان و مناسبت های دیگر حاکمان. بولتن تاریخ تمدن اسلامی، شماره 51.
  6. سماقی اف (1392). تحلیل شرایط روابط ایلخانان با حاکمان آسیای صغیر، مرکز تحقیقات اومانیسم و ​​مطالعات فرهنگی، شماره 3.
  7. مقتدایی الف (1387). اوج خوشنویسی سبک ایلخانی گردهمایی هنرستان تبریز.
  8. ترکمانی آذر پ (1386). مراکز علمی فارسی در دوره ایلخانان، مجله تاریخ اسلام، شماره 29
  9. ملاحسنی، م (1397). مراکز علمی و آموزشی دوره ایلخانان و نقش دیوانسالاران ایرانی در تأسیس آن، نشریه رشد آموزش تاریخی.
  10. آزند، ی (1392). سبک نقاشی بغداد (الجلایر)، هنرهای زیبا، شماره 14.
  11. مامانی ح، شریفی ن، اوتابرتا ن (1391). بررسی پیامدهای فرهنگی، هنری و معماری حمله مغول به ایران و تأسیس سلسله ایلخانان. مجله بین المللی علوم انسانی و اجتماعی. 6 (7): 1906-11. https://doi.org/10.5281/zenodo.1329937; Google Scholar
  12. بارانی م (1381). نقد و تحلیل گرایش ایلخانان به اسلام و تشیع، تاریخ در آیینه پژوهش. شماره 1.
  13. سرافرازی ع (1389). نگرش مذهبی و سیاسی ایلخانان به سکه های ایلخانی (1253-1355). مجله پژوهش های تاریخی (دانشگاه اصفهان)، 46(1-5): 47-65.
  14. فراهانی م (1387). انجمنی از مجموعه های معماری در دوره ایلخانان، اولین بزرگ معیار هندسی مکان های شهری ایران. گردهمایی سبک هنری تبریز.